منبع: فرارو
یک بار نوجوانی نوزده، بیست ساله به خدمت آقا -حضرت آیت الله سیدمحمد رضا گلپایگانی - آمد این جوان از قرا مصر بود -استاد غلوش- و در قرائت رتبه اول را کسب کرده بود.
آقا به او فرمودند من سوره حمد را می خوانم شما ببینید درست می خوانم یا خیر، پیش جمعیت بلند بلند شروع کرد به خواندن. آن جوان قرائت آقا را تصدیق کرد و گفت: قرائت شما شبیه قرائت اهل حجاز است.
منبع:کتاب هزار و یک حکایت قرآنی-محمدی-صفحه 401
(با اندکی تصرف)
آیت الله مرعشی نجفی70 نمازشان را اول وقت در حرم اقامه میکردند بعضی صبحها که هنوز در حرم باز نشده بود، همانجا پشت در مشغول عبادت و تهجد میشد. حتی در زمستان بیلچه و جاروی کوچکی با خود میبرد و بیرون در حرم را جارو میکردند و همانجا مشغول عبادت میشدند تا در حرم را باز میکردند.
خادمان از ایشان خواسته بودند که هر وقت به حرم مشرف میشوند، اطلاع دهند تا دَر را برایشان باز کنند، ولی پدرم گفته بودند که لازم نیست این کار را انجام دهید و هر وقت در حرم برای مردم عادی باز میشود من هم همان موقع داخل حرم میشوم.
منبع: منبرک (با اندکی تصرف)
یکی از بزرگان گفت : خواب دیدم که در قصری بزرگ سلطانی بر تخت آن نشسته ( در آن دنیا ) خیال کردم یکی از انبیاء است . رفتم سلام کردم گفتم تو کیستی؟ گفت انا الحمّال من در دنیا حمّال [کارگر] بودم . گفتم چه شد که به این درجه رسیدی گفت بواسطه دو عمل یکی روزه و دیگری ترک نشدن نماز جماعت .
منبع: کتاب قیامت و قرآن (تفسیر سوره طور)
لینک دریافتی:عطر نرگس